رسته‌ها
مردی از دوزخ‌ - جلد 1
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 37 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 37 رای
از متن کتاب:
قبل از آنکه دروازه های شهر اترار بسته شود، دو مرد جوان که هر دو از سواران و محافظین مخصوص امیر اترار بودند، از شهر بیرون آمدند و در تاریکی شب در جاده ای که به سوی مغولستان می رفت، اسب تاختند. طولی نکشید که شهر اترار را در پشت سر گذاشتند.
بالخاش که ارشد آن یکی بود گفت:
- تو فکر می کنی ما میتوانیم قبل از سپیده دم به کاروان برسیم؟

احمد آق سو که در کنار او اسب میتاخت جواب داد:
- معلوم نیست قربان. نزدیک غروب بود که کاروان از شهر خارج شد. آنها چند منزل از ما جلوترند.

بالخاش خنده ای کرد و گفت:
- آنها سرعت حرکت ما را ندارد.

احمد گفت: قربان! باید در فکر مرکب های خودمان هم باشیم. اگر یک نفس بتازیم ممکن است این حیوانهای زبان بسته از پای دربیایند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
259
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1397/01/14

کتاب‌های مرتبط

دو سال در تعطیلات
دو سال در تعطیلات
4.4 امتیاز
از 130 رای
مهمانخانه جامائیکا
مهمانخانه جامائیکا
4.4 امتیاز
از 123 رای
عنکبوت سیاه
عنکبوت سیاه
4.5 امتیاز
از 42 رای
Treasure Island
Treasure Island
0 امتیاز
از 0 رای
گذرگاه کوراک
گذرگاه کوراک
4.5 امتیاز
از 8 رای
Dirk Pitt Adventures 08 - Cyclops
Dirk Pitt Adventures 08 - Cyclops
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مردی از دوزخ‌ - جلد 1

تعداد دیدگاه‌ها:
3
وقتی اولین بار کتاب مردی از دوزخ نوشته امیر عشیری را خواندم پانزده سالم بود، بسیار برایم دلچسپ بود. حتی وقتی حالا هم دوباره میخوانمش برمیگردم به همان زمان
مردی از دوزخ‌ - جلد 1
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک